طلا نمیخرم اما میفروشم ...!
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۰۰۱۹۵۲
"به دلیل بالا بودن قیمتها، مدتها است نه تنها طلایی نخریدهام بلکه اندک طلای خود را نیز باید برای رفع مشکلات زندگی بفروشم."؛ این جمله بانویی است رهگذر در حوالی بازار هنر اصفهان!
به گزارش خبرنگار ایمنا، بازار هنر اصفهان که از گذشته محلی برای خرید و فروش طلا و زیورآلات بوده، امروز دیگر هیاهوی سابق را ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
معضل خرید طلا برای مردم به دلیل کاهش قدرت خرید آنها بسیار جدی است، تا اندازهای که نتیجه آن را میتوان در میزان قابل توجه کاهش شلوغی بازار مشاهده کرد! جمعیتی که در گذشته به میل خود طلا میخرید اکنون نه تنها به اجبار خرید میکند بلکه تعداد زیادی نیز به دلیل مشکلات زندگی و گرانیها اندک طلای خود را نیز میفروشند. در همین خصوص بانویی رهگذر در حوالی بازار هنر اصفهان به خبرنگار ایمنا میگوید: «به دلیل بالا بودن قیمتها، مدتها است نه تنها طلایی نخریدهام بلکه اندک طلای خود را نیز باید برای رفع مشکلات زندگی بفروشم.»
کم نیست درددل مردم از گرانی طلا در ماههای اخیر اما برای دیدن شرایط و وضعیت بازار، سری به یکی از بازارهای قدیمی و کهنه کار طلای اصفهان، "بازار هنر" زدیم.
فقط برای دیدن به بازار آمدهایم
جستجوها برای یافتن عروس و دامادی که به قصد خرید یا حتی دیدن بازار آمده باشد، تقریبا بی نتیجه است، حتی مرد میانسالی که به همراه همسر خود به نظر برای خرید طلا آمده با طنزی تلخ به خبرنگار ایمنا، میگوید:« قدرت خرید طلای ما الان صفر است»
وی ادامه میدهد: ما فقط برای دیدن زیبایی طلا به بازار آمدهایم! در گذشته طلا داشتیم اما مجبور شدیم به علت گرانی اجناس آن را بفروشیم و تا این لحظه نیز نتوانستیم آن را جایگزین کنیم. قدرت خرید مردم برای خرید خوراکیها نیز ضعیف است، چه برسد به طلا.»
مرد جوانی نیز گلایه میکند که « با این درآمد، ضروریات زندگی را هم به سختی تامین میکنیم.»
مگر شما در این مملکت زندگی نمیکنید؟!
در این میان حرفهای برخی فروشندگان نیز جای تامل دارد، به طور مثال یکی از فروشندگان جوان در پاسخ به سوالی مبنی بر تغییرات خرید طلا زوجهای جوان می گوید:«این چه سوالی است؟ مگر شما در این مملکت زندگی نمیکنید؟!»
این فروشنده در ادامه میگوید: قدرت خرید مردم کم شده است؛ سرویس طلا پنج میلیون تومانی، ۲۰ میلیون شده است و کسی نمیتواند بخرد.
وی با بیان اینکه دامنه قیمت سرویسها از حدود ۱۵ میلیون تومان و حلقه نیز از جفتی حدود چهار میلیون تومان شروع میشود، اضافه میکند: اکثرا خرید نمیکنند، اگر فروش قبلمان را ۱۰۰ در نظر بگیرید، اکنون از ۲۰ هم کمتر است.
در این میان خریداری جهت پرسیدن قیمت به فروشنده مراجعه میکند و میپرسد:«قیمت یک زنجیر نازک چه قدر است؟» فروشنده نیز پاسخ میدهد:«از یک میلیون و پانصد هزار تومان شروع میشود» و خریدار تشکر کرده و از فروشگاه خارج میشود.
در ادامه فروشنده شاکی به نکات دیگری اشاره میکند که نشان از مشکلات بیشتر فروشندگان دارد. وی با ناراحتی زیاد از عملکرد اتحادیه میگوید: اعتبار یک پروانه کسب "کله پزی" از اعتبار پروانه کسب "طلا فروشی" بیشتر است.
هیچ کس فکری به حال ما نمیکند
اما مرد جوان دیگری که به کار فروش مشغول است با ناامدیدی و کمی عصبانیت از اوضاع کار میگوید:«هیچ کس فکری به حال ما نمیکند؛ از عید تا کنون اوضاع روز به روز بدتر شده است.»
این فروشنده جوان درباره فروش سرویس طلا نیز میگوید:« فروش در حد صفر شده است؛ اگر کسی از قبل طلا داشته باشد سرویس خرید میکند یعنی معاوضه میکند. اکثر کسانی هم که به دنبال حلقه میگردند در جستجوی کار سبک هستند. در این میان از زمانی هم که واردات طلای ساخت خارج از ایران ممنوع شد، تولید کنندگان داخلی دستمزد ساخت را افزایش دادند.»
مغازه دار دیگری نیز به افزایش چشمگیر قیمتها اشاره میکند و میگوید: «با توجه به بالا رفتن قیمت طلا خرید سرویس تقریبا به صفر رسیده است و این وضعیت از ابتدای سال ۱۳۹۶ رخ داده است. یک سرویس زیبا و سر و سنگینی که داماد با ۱۰ میلیون تومان میخرید، اکنون به حدود ۵۰ میلیون تومان رسیده است. تنها ۴۰ درصد مردمی که مجبور به خرید حلقه هستند قدرت خرید آن را دارند.
این فرشنده معتقد است: «مردم دیگر به عنوان زینت به طلا نگاه نمیکنند بلکه دید سرمایه گذاری نسبت به آن دارند و به همین جهت به سمت سکه و آبشده رو میآورند. دامنه قیمت حلقه نیز حدودا از جفتی پنج میلیون تومان شروع میشود که قبلا کمتر از یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان قیمت داشت. خرید طلا اکنون به صورت تعویضی شده است و دیگر کسی قدرت خرید طلا با پول را ندارد زیرا به طور مثال، یک النگو دست کم سه میلیون تومان هزینه بر میدارد.»
۱۰ درصد مردم قدرت خرید طلا دارند
مرد جوانی نیز که به عنوان شاگردی در یک فروشگاه طلا مشغول به کار است، تصریح میکند:« خریداران دو دسته شدهاند؛ دسته اول کسانی هستند که پول داشته و با نوسانات اخیر ثروتشان بیشتر شده است، این قشر تقریبا ۱۰ درصد مردم را تشکیل میدهند اما ۹۰ درصد باقی مانده کسانی هستند که قدرت خریدشان کم شده و به فراخور این کاهش قدرت خرید، وزن سرویسها نیز کاهش یافته است.
وی میافزاید: در گذشته سرویسی با وزن ۱۷ گرم وجود نداشت اما اکنون وجود دارد! و کسانی هستند که حتی سه روز برای پیدا کردن سرویس مناسب با سرمایه خود به فروشگاههای مختلف سر میزنند و در آخر نیز جنس مورد نظر را پیدا نمیکنند و به سمت نقره یا بدل رو میآورند.
این مرد جوان در خصوص خرید حلقه جواهر نیز میگوید: خرید حلقههای جواهر نیز تقریبا ۱۰ ماه است که به حدود صفر رسیده است، اگر بخواهم دقیقتر بگویم تقریبا هر چهار ماه، یک حلقه میفروشیم آن هم به همان قشر ۱۰ درصدی!
از میان تعداد خریدها ۸۰ درصد معاوضهای شده و ۲۰ درصد دیگر نیز مربوط به کسانی است که یا مجبور به خرید هستند و یا به دید سرمایه گذاری به طلا نگاه میکنند.»
منبع: ایمنا
کلیدواژه: بازار طلا طلا قیمت طلا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۰۰۱۹۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پلورالیسم چه نگاهی به سیاست بینالملل دارد؟
عصر ایران؛ شیرو ستمدیده - پلورالیسم در مفهوم متعارف، نظریهای جامعهشناختی-سیاسی است که بر پراگندگی قدرت در میان شماری از مجموعهها یا گروههای رقیب تاکید دارد.
پیش از این دربارۀ پلورالیسم و دولت پلورالیستی توضیح دادهایم. اینکه پلورالیسم یا کثرتگرایی چه نگاهی به سیاست بینالملل دارد، موضوع این نوشته است.
مختصرا باید گفت پلورالیسم در حوزۀ سیاست بینالملل، نفوذپذیری دولت را برجسته میکند. چشمانداز پلورالیستی در سیاست بینالملل، بویژه در ایالات متحدۀ آمریکا، در دهههای 1960 و 1970 ظهور یافت و بر شالودۀ ارزشهای لیبرالیستی استوار بود.
جان برتن، پلورالیست انگلیسی، با استفاده از تشبیه میز بیلیارد، محدودیتهای رویکرد دولتمحور به سیاست بینالملل را روشن کرد. بر اساس این تشبیه، رئالیسم به دولتها به مثابه توپهای بیلیارد، یعنی واحدهایی نفوذناپذیر و مستقل، مینگرد که از راه فشار بیرونی بر یکدیگر تاثیر میگذارند.
از این رو رئالیسم در سیاست بینالملل چنین میپندارد که دولتهای دارای حاکمیت، که در نظام پرهرجومرج بینالمللی تعامل دارند، مانند مجموعۀ توپهای بیلیارد روی میز، این طرف و آن طرف برده میشوند و به هم میخورند.
به عقیدۀ پلورالیستها، این تشبیه از این حیث گمراهکننده است که حد نفوذ روزافزون بازیگران بینالمللی، مانند شرکتهای چندملیتی و سازمانهای غیرحکومتی را نادیده میگیرد و نیز نمیتواند وابستگی دولتها، بویژه در مسائل اقتصادی را تشخیص دهد.
بنابراین، چشمانداز پلورالیستی الگویی از ترکیب بازیگران ارائه میدهد که ضمن توجه به حکومتهای ملی، تاکید میکند که طیف گستردهتر صاحبان منافع و گروهها، سیاست بینالمللی را تعیین میکنند.
در تحلیل نهایی، از این دیدگاه، تاکید بر حاکمیت بیرونی، که از نظر رئالیسم محوری است، باید جای خود را به مفهوم میانهروتر خودمختاری بدهد.
توضیح اینکه، حاکمیت درونی یا داخلی در اشاره به توانایی دولت در ملزم کردن همۀ شهروندان، گروهها و نهادهای درون مرزهای سرزمینی به کار میرود ولی حاکمیت بیرونی یا خارجی به جایگاه دولت در نظم بینالمللی و توانمندی عمل آن به صورت واحدی مستقل و خودمختار مربوط است. حاکمیت درونی/داخلی و حاکمیت بیرونی/خارجی، در واقع نامهای دیگری برای "اقتدار" و "استقلال" هستند.
به هر حال در پلورالیسم، تاکید بر حاکمیت بیرونی جای خودش را به مفهوم ملایمتر "خودمختاری" میدهد. یعنی استقلال دولتها در عرصۀ بینالمللی نسبتا کمرنگ میشود ولی کاملا از بین نمیرود.
تعدیل مفهوم حاکمیت بیرونی، این امکان را بوجود میآورد که مجموعههایی مانند شرکت کوکاکولا یا شرکت اپل دقیقا همانند دولتهایی چون دولتهای آلمان و کرۀ جنوبی و برزیل، بازیگرانی بینالمللی تلقی شوند.
در واقع با توجه به تاکید پلورالیسم بر پراکندگی قدرت، همۀ بازیگران حکومتی و غیرحکومتی، در چارچوب کنترلها ومحدودیتهایی قرار دارند و حرکت مستقل نمیتوانند داشته باشند. و این به این معناست که مفهوم "استقلال" در ذیل درک پلورالیستی از سیاست بینالملل، به نحوی متفاوت یا رقیق فهمیده میشود.
یکی از پیامدهای مهم رویکرد پلورالیستی به سیاست بینالملل آن است که این رویکرد معرف دور شدن از "سیاست قدرت" و "بزرگنمایی ملی" است. البته این تحول چندان هم منعکسکنندۀ ایمان ایدهآلیستی به اصول انتزاعی نیست بلکه بیشتر حاکی از درک این نکته است که وقتی قدرت به گستردگی توزیع شده باشد، رقابت نتیجۀ عکس میدهد.
در نتیجه، پلورالیستها میخواهند بگویند که در جهانی با وابستگی فزاینده، سرانجام ثابت خواهد شد که گرایش به همکاری و یکپارچگی، که شاید در اروپا از همه جا آشکارتر است، اجتنابناپذیر است.
در جهان کنونی، راستگرایان افراطی در آمریکا و اروپا به شدت با درک پلورالیستی از سیاست بینالملل مخالفاند. به همین دلیل افرادی نظیر دونالد ترامپ در آمریکا و مارین لوپن در فرانسه و نیز ولادیمیر پوتین در روسیه، هر کدام به نحوی در پی "بزرگنمایی ملی" هستند و از "سیاست قدرت" دفاع میکنند.
نفی "همکاری و یکپارچگی" در گرایش ترامپ به خروج آمریکا از ناتو و تاکیدش بر شعار "اول آمریکا" به خوبی مشهود است. حملۀ روسیه به اوکراین نیز به خوبی اعتقاد پوتین به "سیاست قدرت" را نشان میدهد.
راستگرایان افراطیای چون مارین لوپن و دیگران در سایر کشورهای اروپایی نیز، با ناسیونالیسم پررنگی که دارند، آشکارا مخالف روند جهانیِ وابستگیِ فزایندۀ کشورها و بازیگران بینالمللی به یکدیگرند.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: دولت جمعگرا؛ مبنای اقتصاد دستوری